مصدق هنوز الگوی زمانه است

درسال‌های اخیرآنچه ازمدارک،شواهدوخاطرات پهلوی عصردوم باقی مانده است به وضوح نشان می‌دهدکه محمدرضاپهلوی بانفرت،عداوت،حسادت و رویکردخاصی به دولت دکترمحمد مصدق ،حتی پس ازسرنگونی دولت او درکودتای 28مرداد، وبه سرنوشت اوبه عنوان رهبر ملی کردن صنعت نفت و رهبرجبهه ملی نگاه می کرده است. مصدق به وضوح در نظر محمدرضاپهلوی ،دشمن شاه بودوشاه همواره سایه او رادر تمام خطراتی که برای حکومت خود احساس می کرد، می دید.کما این که درخاطرات اسدا... علم ذکرشده است که شاه در اعتراض به رویه مسعودی،مدیر روزنامه طلاعات، تاکید کرده بود که این روزنامه به پایگاه مصدقی ها و توده ای ها تبدیل شده است. درواقع محمدرضاپهلوی به اندازه اي که ازقدرت‌های خارجی به خصوص روس ها به عنوان کسانی که می‌توانند خطری برای پایه های سلطنت او باشند، مي ترسيد،به همان اندازه از مصدق ونفوذ وی در میان توده ها و روشن فکران و همچنین قدرت بسیج عمومی که توسط کاریزماي مصدق ایجاد می شد می‌ترسیده است.به عبارتی برای محمدرضا شاه،مصدق مهم‌ترین دشمن حاضر در دولت پهلوی بود. پس از دوران نهضت ملی در سال 57 و همزمان باانقلاب بزرگ مردم ایران هم شاهدهستیم که محمدمصدق پس از امام خمینی (س) به عنوان مهم ترین رهبر سیاسی نهضت 57 محسوب می شود و عکس ها، پلاکاردها و تصاویر او درتمام راهپیمایی‌ها و اجتماعات اعتراضی در حد فاصل سال های 56 و 57 دیده می شود. اما آنچه امروز باردیگر مصدق را از اهمیتی ویژه برخوردار کرده ، و بهتر است درسالگرد این سیاستمدار بزرگ ایران که همواره درراستای پاسداری و احقاق حقوق ملت ایران کوشیده است یادشود، این نکته است که مهم‌ترین جلوه گاه مصدق درجایگاه نخست وزیری و مهم ترین دستاورد او درجایگاه رهبری ملی شدن صنعت نفت،پیروزی در مجامع بین المللی برای ملی کردن صنعت نفت بودو در واقع مصدق توانست این افتخار بزرگ را در کارنامه خود ثبت کند.مسیر ثبت این افتخار درکارنامه محمدمصدق از راه دیپلماسی می‌گذشت. در واقع به نوعی دیپلماسی او،مهم ترین عرصه تعیین سرنوشت کشوربود. از این منظروامروز که جامعه ایران و شرایط کشور بار دیگر درمعرض یک چالش جدی قرار گرفته است،شاید بتوان ازمدل دیپلماسی مصدق درس گرفت. اکنون نیز وضعیت ایران ازجهتی شبیه به دوران زمامداری دکترمصدق است. امروز نیز کشور ما در معرض یک چالش جهانی بر سر حق بهره مندی از انرژی اتمی است و فارغ از سایر انتقادات و اختلاف های جامعه بین الملل،تثبیت حق بهره مندی ایران از فناوری صلح‌آمیز هسته ای می‌تواند گام بزرگ دیگری همانند ملی کردن صنعت نفت به شمار رود. پیروزی دکترمصدق در تثبیت این حق و اقناع جامعه جهانی برای به رسمیت شناختن حق ایرانیان برثروت ملی خویش و همچنین نحوه نبرد دیپلماتیک او با قدرت های بزرگ در مجامع جهانی می تواند الگويی برای شرایط بغرنج کنونی باشد. مصدق بدون تحدید آزادي مخالفان خویش وباتاکید بررعایت اصول دموکراتیک و حقوق قانونی شهروندان جدال دیپلماتیک خود را آغاز کرد. اگرچه خاطره تلخ کودتای خارجی علیه دولت مصدق و مرگ غریبانه وی در تبعید برگ سیاه دیگری در کارنامه سیاسی پهلوی دوم است اما می‌توان به جرات گفت که ماندگاری دستاوردنهضت مصدق ویارانش و پاسداری از آن تاکنون، و همچنین خوشنامی و سرمایه اجتماعی و سیاسی انبوهش که هیچگاه کاهش نیافت و حتی درسال های پس ازمرگش نیز به شکل تصاعدی در بین نسل های آینده بروز و ظهور داشت،گواه روشنی بر صحت و حقانیت مسیر حرکت اوست. برای الگوبرداری از نحوه زمامداری مصدق و بهره‌مندی از تجربه ناب وی لازم است، منش و روش او با ارزیابی موقعیت تاریخی و مقدورات زمانه‌اش، شناسایی و بازخوانی شود. مصدق همه ادوار حیات سیاسی خود را ملزم به رعایت پاك‌دستی، فساد ستیزی، قانون گرایی و پاسداشت حقوق مدنی شهروندان و تامین استقلال ملی و آزادی همگانی می دانست. وی این چارچوب ها را برای تعیین حد و مرز رفتار سیاسی اش به کار گرفت و به آن‌ها وفادار ماند. شاهدان و مورخان هیچ‌گاه مدارا و قانونگرایی او را با مخالفان درباری و اعضا و هواداران حزب توده در اوج منازعات بین المللی فراموش نخواهند کرد.شاید بتوان گفت علاوه بر ملی شدن صنعت نفت ایران ، میراث مهم دیگر او برای آیندگان ،مشی سیاسی اوست؛ درس بزرگ مصدق برای سیاستمداران و زمامداران ادوار پس از خویش این چنین تصویر می شود. ملت ایران باهوشمندی خطا را از خیانت تشخیص می دهند و با فداکاری، وفاداری خویش رابه مهین ابراز می کنندوبه هنگام تهدید وطن دلاورانه در برابر دشمن خارجی می‌ایستند. آنان در مواقع بحران رهبران خیرخواه و وطن دوست را تنها نخواهند گذاشت و حتی به رغم اختلافات فکری یا تفاوت سلیقه سیاسی با حاکمان، همه با هم متحد می شوند. این ملت نیازمند آزادی همگانی و عدالت اجتماعی است تا در پرتو آن بالنده شود و نسل فردای کشور را تربیت کند . شاید مهم‌ترین تهدیدعليه امنیت ملی کشور ، تحدید آزادی های مشروع و قانونی ایرانیان و عدم توجه به حقوق شهروندی ایشان در هنگام منازعات خارجی است. زیرا به گواه تاریخ کسانی که به بهانه تهدیدات خارجی ، آزادی های قانونی وحقوق مدنی شهروندان را در داخل کشورمحدود کرده اند، بزرگ‌ترین بازندگان در راه استقلال و حفاظت از منافع ملی بودند.